5 تفاوت ریمارکتینگ و ریتارگتینگ: راهنمای جامع برای بازاریابی هوشمند

فهرست مطالب

در دنیای دیجیتال مارکتینگ، دو اصطلاح ریمارکتینگ (Remarketing) و ریتارگتینگ (Retargeting) اغلب به جای هم استفاده میشوند، اما این دو استراتژی تفاوتهای اساسی دارند. اگر شما هم درگیر این سؤال شدهاید که “فرق ریمارکتینگ و ریتارگتینگ چیست؟”، این مقاله دقیقاً برای شما نوشته شده است.

درک مفاهیم پایه: ریمارکتینگ و ریتارگتینگ چیست؟

قبل از بررسی تفاوتها، بیایید هر یک از این مفاهیم را به زبان ساده تعریف کنیم:

ریمارکتینگ مثل یک دوست قدیمی است که شما را فراموش نمیکند. این تکنیک بر ارتباط با افرادی تمرکز دارد که قبلاً با برند شما تعامل داشتهاند. تصور کنید مشتری که ماه گذشته از شما خریدی انجام داده، امروز ایمیلی با پیشنهاد محصولات مکمل دریافت میکند. این همان ریمارکتینگ در عمل است.

ریتارگتینگ بیشتر شبیه یک فروشنده مصمم است که به شما فرصت دوم میدهد. وقتی کاربری از سایت شما بازدید میکند اما خریدی انجام نمیدهد، ریتارگتینگ با نمایش تبلیغات مرتبط در سایتهای دیگر به او یادآوری میکند که “هنوز اینجا هستیم!”.

تفاوت اول: دایره مخاطبان هدف

یکی از بارزترین تفاوتهای ریمارکتینگ و ریتارگتینگ در نوع مخاطبان آنهاست. ریمارکتینگ معمولاً بر روی مشتریان شناختهشده تمرکز دارد. این شامل:

  • مشتریان فعلی
  • افرادی که قبلاً از شما خرید کردهاند
  • اعضای خبرنامه ایمیلی شما
  • کاربرانی که حساب کاربری ایجاد کردهاند

در مقابل، ریتارگتینگ مخاطبان گستردهتری را هدف میگیرد – هر کسی که حتی یک بار از سایت شما بازدید کرده باشد، بدون اینکه لزوماً اطلاعات تماسی از خود به جا گذاشته باشد. این تکنیک از کوکیهای مرورگر برای شناسایی و هدفگیری این کاربران استفاده میکند.

تفاوت دوم: کانالهای ارتباطی

وقتی صحبت از کانالهای اجرایی میشود، این دو استراتژی مسیرهای متفاوتی را طی میکنند:

ریمارکتینگ اغلب از کانالهای مستقیم استفاده میکند:

  • ایمیلهای شخصیسازی شده
  • پیامکهای تبلیغاتی
  • نوتیفیکیشنهای اپلیکیشن
  • تبلیغات شبکههای اجتماعی برای فالوورها

ریتارگتینگ اما بیشتر بر تبلیغات نمایشی تکیه دارد:

  • بنرهای تبلیغاتی در سایتهای مختلف
  • تبلیغات در شبکههای اجتماعی
  • تبلیغات ویدئویی در یوتیوب
  • تبلیغات در اپلیکیشنهای موبایل

تفاوت سوم: سطح شخصیسازی پیامها

اینجا جایی است که واقعاً تفاوتها آشکار میشود. ریمارکتینگ به دلیل داشتن اطلاعات بیشتر درباره مخاطبان، امکان شخصیسازی عمیقتری را فراهم میکند. مثلاً:

  • “محمد عزیز، برای تکمیل مجموعه ورزشی شما این پیشنهاد ویژه را داریم…”
  • “سارا جان، کفشی که هفته گذشته دیدی امروز 15% تخفیف دارد”

در مقابل، ریتارگتینگ معمولاً عمومیتر است، زیرا اطلاعات کمتری درباره کاربران دارد. پیامها بیشتر شبیه این هستند:

  • “فراموش کردی چی رو تو سبدت گذاشتی؟”
  • “محصولاتی که اخیراً دیدید، الان موجود است!”

تفاوت چهارم: اهداف استراتژیک

هر یک از این تاکتیکها اهداف متفاوتی را دنبال میکنند:

اهداف اصلی ریمارکتینگ:

  • افزایش وفاداری مشتری
  • بهبود نرخ خرید مجدد
  • افزایش ارزش طول عمر مشتری (LTV)
  • تقویت رابطه با مشتریان موجود

اهداف اصلی ریتارگتینگ:

  • تبدیل بازدیدکنندگان جدید به مشتری
  • کاهش نرخ ریزش (Bounce Rate)
  • افزایش آگاهی از برند
  • بهبود نرخ تبدیل کلی

تفاوت پنجم: زمانبندی و فرکانس ارتباط

آخرین تفاوت مهم در زمانبندی اجرای این استراتژیهاست. ریمارکتینگ معمولاً برنامه بلندمدتتری دارد و ممکن است هفتگی یا ماهانه اجرا شود. مثلاً:

  • ایمیلهای خبرنامه ماهانه
  • پیشنهادهای ویژه فصل به فصل
  • برنامههای وفاداری مشتریان

ریتارگتینگ اما واکنشگراتر است و بلافاصله پس از تعامل کاربر فعال میشود. معمولاً:

  • تبلیغات تا 30 روز پس از بازدید سایت نمایش داده میشوند
  • فرکانس تبلیغات میتواند روزانه باشد
  • مدت زمان کمپینها کوتاهتر است

کدام را انتخاب کنیم؟ یا بهتر است بگوییم: چرا نه هر دو!

در دنیای ایدهآل، ترکیب این دو استراتژی میتواند نتایج شگفتانگیزی ایجاد کند. تصور کنید:

  1. کاربری از سایت شما بازدید میکند (ریتارگتینگ فعال میشود)
  2. محصولی را به سبد خرید اضافه میکند اما خرید را تکمیل نمیکند (ریتارگتینگ ادامه مییابد)
  3. بالاخره خرید میکند (حالا نوبت ریمارکتینگ است)
  4. پس از خرید، ایمیلهای مرتبط دریافت میکند (ریمارکتینگ ادامه دارد)

این چرخه کامل بازاریابی، نرخ تبدیل شما را به شکل چشمگیری بهبود میبخشد.

نکات طلایی برای اجرای مؤثر

اگر تصمیم گرفتید از این استراتژیها استفاده کنید، این نکات را فراموش نکنید:

  1. در ریتارگتینگ زیادهروی نکنید – نمایش بیش از حد تبلیغات ممکن است کاربران را خسته کند.
  2. برای ریمارکتینگ ارزش واقعی ایجاد کنید – مشتریان قدیمی به پیشنهادهای تکراری واکنش خوبی نشان نمیدهند.
  3. ترافیک سایت را تحلیل کنید – بدانید کاربران شما در کدام مرحله از قیف فروش از دست میروند.
  4. آزمایش و بهینهسازی مستمر – همیشه در حال تست پیامها و استراتژیهای جدید باشید.

جمعبندی: دو روی یک سکه ارزشمند

در پایان باید بگوییم که ریمارکتینگ و ریتارگتینگ نه رقیب، بلکه مکمل یکدیگرند. درک تفاوتهای این دو به شما کمک میکند استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را هوشمندانهتر طراحی کنید. به یاد داشته باشید، در دنیای شلوغ امروز، گاهی فقط یک یادآوری ساده (ریمارکتینگ) یا یک پیگیری مصمم (ریتارگتینگ) میتواند تفاوت بین یک فرصت از دست رفته و یک فروش موفق باشد.

آیا تجربهای در استفاده از این دو استراتژی دارید؟ چه تفاوتهای دیگری بین آنها مشاهده کردهاید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

LinkedIn
Telegram
X
Email

مطالب مرتبط